طنز دیواری به وسعت مهر
طنز مکتوب
دیواری به وسعت مهر
حتما همه شما از ایجاد دیوار مهربانی در شهرهای مختلف کشورمان در جهت حمایت افراد بی سرپناه مطلع هستید، در همین زمینه محله غلغله نیز بعد از اطلاع از این اقدام انسانی بسرعت وارد عمل شد و در اقدامی بسیار تاثیر گذار یک کیلومتر از دیوارهای محله را به دیوارهای «مهربانی» نغییر کاربری داد.!!
و طبق معمول بانوی سالخورده و عصبی محله مش معصوم وارد گود شد و داد از بی مهری کشید و فریاد زد ؛ ای ملت چه نشسته اید که در این زمستون سیاه بندر برف و تگرگ امان از بی پناهان بریده است!! و همچنان از بی مهری ها گفت؛
آی کسانی که راحت زیر کرسی سرگرم میل کردن آجیل هستی همین حوالی خانه ات چه بسیار هستند آدم های بی سرپناهی که محتاج نگاه گرمتان هستند، ای وجدان های بیدار اینک نگاه سرد بسیاری در انتظار دستان گرم شماست،
القصه اینقدر از این حرفهای قشنگ، قشنگ زد که در چشم بر هم زدنی همه دیوارهای محله زیر انبوهی از رخت و لباس گم شد، هیچ کسی هم یادش نبود که هوای بندر 26 درجه بالای صفر هست.
به دستور مش معصوم از دیوارهای مهربانی محله خبر، عکس و فیلم تهیه و در تمامی شبکه های اجتماعی به نمایش گذاشته شد، از طرف مدیر روابط عمومی دیوار نیز به همه کاربرانی که این خبر انسانی را انعکاس داده بودند نفری یک کارت هدیه دویست هزار تومنی اهدا شد، روی پاکت هدایا نوشته بود؛ دیواری به وسعت مهر !!
بعد از رفتن عکاسان ، فعالین شنگول اجتماعی و عشاق افه های شهری ، پیرزن طماع محله در حالیکه لبخند شیطنت آمیزی به لب داشت به همراه کنیزو ، اکبر شیره ای ، زیر شلواری و شهین زن احمدمرغی ، با بهره بردن از تاریکی شب همه لباس های اهدایی را بار کامیونی کردند و به نقطه نامعلومی بردند.
متاسفانه بغام در ماموریتی خارج از شهر به سر می برد و این رویه بردن به نقطه نامعلومی توسط مهرآفرینان به مدت هفت شبانه و روز ادامه داشت ، به گفته برخی از اهالی تشویق های مش معصوم به حدی در قلوب اهالی بخصوص کودکان معصوم موثر واقع شده که بیشتر مردهای محله سرکار نرفته اند و بچه های معصوم حتی به لباس کار پدرهایشان هم رحم نکرده اند،
یک هفته بعد.
بغام این مرد نیک سرشت ،سرانجام از ماموریت بازگشت و در اولین اقدامش در جمع مردهای محله که عمدتا با لنگ و حوله حمام خودشان را پوشانده بودند ،ظاهر شد و گفت؛ باور کنید با دیوار مهربانی یا هر کار خیری که الگو برداری شود مخالفتی ندارم ،درد من افراط و تفریط است و اینکه گاهی یادمان می رود که این کارها را هر روز خدا مردم شهر انجام داده و از فقرا دستگیری کرده اند،
حالا گاهی متاسفانه اسیر افه های عصر مدرن می شویم وگرنه سالهاست که عمه ملوک برای گنجشک های محله کمربندی گندم می خرد، مدتهاست که ننه کریم بخشی از غذایش را به گربه های محله می دهد، ایام زیادی است که بی بی رسول کارتن خوابها را تیمار می کند و ... اما اینها نه صفحه اینستاگرامی دارند نه دیگران پای ادا و اطفارشان لایک میرنند و نه برای چشم هم چشمی مجازی کار خیر می کنند،
بعد از سخنرانی بغام همه اهالی نادم شدند این وسط کنیزو و شهین زن احمد مرغی که دستی بر اختلاس دیواری داشتند سهمی که از فروش لباس ها به جیب زده بودند به صندوق حمایت از کودکان سرطانی هدیه دادند، از اکبر شیره ای و زیرشلواری هم که اصولا کسی توقعی نداشت خدا می داند زیر کدام پل مشغول آماده شدن برای رفتن به فضا بودند ،مش معصوم هم عکسی از خودش در حال اسکی کردن در کوههای کانادا در گروه مجازی محله فرستاد و اعلام کرد که تحت تاثیر نصایح بغام شاید بعدها از کار بدی که کرده پشیمان شود.